قل یعنی ......ق.......یعنی قبول کن ........ل.......لبیک گو .....پس قل یعنی قبول کن و لبیک گوی براستی که آدمی هر چه را باید خوب و دقیق سبک و سنگین نماید و قبولش کندهمانطوری که در نماز می گوییم قل هو والاهو احد یعنی یگانگی خدا را قبول کنید ولبیک گوید و جواب آری دهیدکه یکتایی جز الله نداریم.
مسلم یعنی.......م.......می کنند .......س.........ستم........ل.......لایقش ......م........مرگ نبود....پس مسلم یعنی می کننداو را ستم لایقش مرگ نبودبراستی که کوفیان بی انصافی کردندو به او ستم کردند و باعث مرگ مسلم شدند و لایق مرگ نبود.
سکوت یعنی.....س......سریعترین.......ک..........کاملترین.........و.......وسیله.........تمرکز ......ت.........تمرکز....پس سکوت یعنی....سریعترین و کاملترین و وسیله تمرکز براستی که سریعترین و کاملترین وسیله تمرکز کردن سکوت هست
حمزه یعنی......ح......حامی .......م........محمدص .......ز.......زورمندی.......ه.......هست...پس حمزه یعنی حامی محمدص و زورمندی هست براستی که حمزه عموی پیامبر زورمندی قوی بود و در جنگها محمد ص را حمایت می کرد.
صحرا یعنی.....ص......صدها......ح......حادثه.......ر......رویداده .......ا.....انجا پس صحرا یعنی صدها حادثه روی داده انجا براستیکه در صحراهای مختلف حادثه های مختلف روی داده مثل صحرای کربلا که بدستور یزید بی رحم امام حسین ع و هفتاد و دو تن از یارانش را شهید نمودند
عباس یعنی......ع......عالیترین........ب........برادر........ا.........اقا ........س......سید الشهدا ست پس عباس یعنی عالیترین برادر اقا سید الشهداست براستی که ابولفضل العباس عالی ترین برادر امام حسین سرور و سالار سید الشهدا است
سید یعنی .......س......سرور و سالار.........ی.........یگانه .........د......در دنیا هستند پس سید یعنی سرور و سالار یگانه در دنیا هستند براستی که سرور سالار سید ان یگانه محمد مصطفی و علی مرتضی و نوادگانشان هستند
پل صراط یعنی پ...پیموده...ل...لرزان...ص...صاحبش...ر...روزی...ا...آنرا...ط...طی کند پس پل صراط یعنی پیموده لرزان صاحبش روزی آن را طی کند براستی که در زمان حساب بندگان خدا باید با چه دقت و لرزشی پل همچو موی صرا ط را بپیمایند آن را با چه لرزشی طی کنند خدا کند که اعمالمان انقدر شایسته و پاک باشد که از روی پل صراط به آسانی رد شویم
حسین یعنی .......ح......حادثه ی .......س ......سیاهی .......ی .......یادش .......ن........نرود پس حسین یعنی حادثه ای سیاهی است که از یادی نرود براستی حسین و اتفاتی که در صحرای کربلا برای ان بزرگوار افتاده حادثه ای سیاهی است که از یاد هیچکس نمی رود.
محرم یعنی ......م.......ماهی که.......ح.......حادثه ای .........ر........روی ......م.......می دهد پس محرم یعنی ماهی که حادثه ای روی می دهد براستی که در ماه محرم حادثه کربلا روی داده است
موسی یعنی .....م..... مادرش می گذارد.......و .......وسط.......س.......سبد......ی ......یکروز اورا را پس موسی یعنی مادرش می گذارند وسط سبد یک روز او را که همان یک نوزاد است براستی که مادرموسی از ترس فرعون نوزادش را در وسط سبدی گذاشته و در رود نیل رهایش کرد
سم یعنی.......س.......سریع........م.........می کشد.......پس سم یعنی سریع می کشد براستی که با خوردن سم سریع می میرند
قرآن یعنی.......ق.......قرائت ........ر........روان.......آ........آیاتش ..........ن.........نمازگزاران....پس قرآن یعنی قرائت می کنند راحت و روان آیاتش را نمازگزاران براستی که هنگام خواندن نماز آیات قران کریم را راحت و روان قرائت می کنیم
روح یعنی.........ر.........روان است........و..........وقتی که .........ح.........حاملش باشی پس روح یعنی روان است وقتیکه حاملش باشی براستی که هر موجود زنده تا زمانی که روحی در بدن ادمی روان دارد می تواند کالبدش را حمل نماید در غیر آن جسمی بی تحرک خواهد شد.
میله یعنی........م........میانش........ی........یک.......ل.........لوله...........ه.........هست پس میله میانش یک لوله هست براستی که اگر خوب میان میله ای را نگاه کنیم انگار لوله در میانش است.
پدر یعنی ......پ.......پیدا می کند.........د.........دنیایی..........ر.......روزی پس پدر یعنی پیدا می کند روزی براستی که کسی که خدای مهربان او را صاحب فرزندی نمود انگار به او دنیا را داده اند.
سنگ یعنی.......س......ساکت........ن........نشسته..........گ.........گوشه ای......پس سنگ یعنی ساکت نشسته گوشه ای براستی که سنگ سکت و بیصدا گوشه ای نسشه است
نوح یعنی ......ن.......نگران.......و.......وقت.......ح......حادثه است پس نوح یعنی نگران وقت حادثه است براستی که حضرت نوح نگران طوفانی بود که قرار بود کسانی که خدا و پیامبرش را قبول نکرده بودند بود.
مار یعنی.......م........می رود ........ا......ارام ........ر........راهش را .....پس مار یعنی می رود آرام راهش را براستی مارها آنقدر آرام و بی سر و صدا می روند تا آنها را نبینیم صدایی از آنها بیرون نمی آید.
زینب یعنی ......ز......زنیکه ........ی......یار........ن.......نالان........ب........برادر......پس زینب یعنی زنیکه یار نالان برادر براستی زینب کبری در صحرای کربلا یار نالان برادر بود و و از ظلمی که به برادر و عزیزانش شده بود می نالید .
پوست یعنی.......پ.......پیدا می شود.........و........وقتی .........س.......سوخت.......ت........تاولهایی پس پوست یعنی پیدا می شود وقتی سوخت تاولهایی براستی که اگر پوستی بسوزد بر رویش تاولهایی زیادی پیدا می شود
خم یعنی.........خ........خواند...........م.........مریدانش ....پس خم یعنی خواند مریدانش .. براستی که در مکانی به نام خم محمد مصطفی ص مریدان و یارانش را خواند تا علی مرتضی ع را وصی و جانشین خود انتخاب نماید.
خم مکانیست گرد هم آیند مریدان ..............گرد محمد مصطفی آن نور تابان
مسکن یعنی.....م........می بینیم .....س........ساختمانی.........ک........کامل که ........ن.......نمایان است پس مسکن یعنی می بینم ساختمانی کامل که نمایان است براستی مسکن ساختمانی کامل است و ما آنرا می بینیم
کلید یعنی......ک.........کامل کننده و ......ل........لازمه..........ی........یک........د.......در پس کلید یعنی کامل کننده و لازمه دری است براستی که اگر دری کلید نداشته باشد کامل نیست چون براحتی هر که بخواهد آن را باز می کند و بود و نبودش تاثیری ندارد
اراده یعنی......ا.....ایمان......ر......راسخ........ا......استوار........د......داشتن.....ه.......هست..... ه.....هست....پس اراده یعنی ایمان راسخ و استوار داشتن هست براستی که هر کسی اراده داشته باشد باید ایمانش راسخ و استوار باشد.
اسفالت یعنی.......ا........انجا.......س.........سیمان و سنگریزه........ف.........فرش شده........ا.......است........ل........لازمه ........توست.....پس اسفالت یعنی انجا سیمان و سنگریزه فرش شده شده است و لازمه توست براستی که خیابانهای اسفالت را از سیمان و سنگریزه فرش می کنند
مجسمه یعنی.....م..... مثل......ج.......جسمی........س........ساکت...... می بینیم آن را ......ه.......همیشه پس مجسمه یعنی مثل جسمی ساکت میبینیم ان را همیشه براستی که مجسمه ها از خود حرکتی ندارند و همیشه ساکتند
عیسی یعنی......ع......علامت.....ی.......یک........س.......سوال .......ی......یست ...پس عیسی یعنی علامت یک سوالیست براستی که اسم عیسی را هر کسی می شنود متعجب می شود و از خودش می پرسد چگونه با نداشتن پدری مریم صاحب فرزندی شده است و علامت سوال همیشه بعد از اسم عیسی در ذهنها می آید.
قرمز یعنی .......ق......قرص.......ر........رویش........م.........می شود......ز.....زیبا.......پس قرمز یعنی قرص رویش می شود زیبا براستی که هرکه صورتش گلگون و قرمز شود زیبا می شود معنی قرمز در اسم خودش نهفته و پنهان است .
معنی کعبه ....ک....کنند...ع....عبادت...ب...بنایش....ه....همیشه پس کعبه یعنی کنند عبادت بنایش را همیشه براستی که مسلمانان بنای کعبه را همیشه عبادت می کنند.